نشان بي نشاني ز عارفان است
اگر چه بي نشاني هم نشان است
وجودي در همه اعيان عيان است
ولي از ديده مردم نهان است
به هر آئينه حسني مي نمايد
ز هر برجي به شکلي نو برآيد
تو نقد گنج او در کنج عالم
طلب اين گنج و اين گنجينه فافهم
حقيقت در دو عالم جز يکي نيست
يکي هست و در آن ما را شکي نيست
خيال ار نقش مي بندي به خوابي
جز او تعبير خواب خود نيابي
ز مي جامي است پر مي بر کف ما
حبابي مي نمايد عين دريا
که دارد اينچنين ذوقي که ما راست
که ذوق ما همه عالم بياراست
معاني بيان نعمت الله
بپرس از آفتاب و حضرت ماه