با تو گويم نکته اي در نقطه اي
وصف نقطه مي کنم در نکته اي
از سه نقطه يک الف ظاهر شده
در حروف آن يک الف ناظر شده
نقطه ذات است اصل اين عدد
ور عدد نبود احد باشد احد
اعتبار نقطه اي کن از صفات
تا بيابي هر سه نقطه عين ذات
عقل اول نقطه آخر بود
نقطه ها باطن الف ظاهر بود
عقل اول نور ختم انبيا
مظهر ذات و صفات کبريا
سه نقط در يک الف چون نقش بست
آن الف بر اول دفتر نشست
آن الف از اول احمد بجو
سر پيغمبر بيا با ما بگو
خواندم از لوح قضا سر قدر
از قدر درياب حالي اينقدر
اصل مجموع کتب ام الکتاب
فهم کن والله اعلم بالصواب