دل به دلبر گر سپاري دلبري
دل بري کن تا بيابي دلبري
هر که ز انسانست از انسان خوانمش
آنچنان انسان بسي به از پري
از سر سر درگذر چون عاشقان
عشقبازي نيست کار سرسري
گر بياري جام مي يابي ز ما
هر چه آري نزد ما آنرا بري
جان به جانان ده ولي نامش مبر
حيف باشد نام جاني گر بري
چون خليل الله همه بتها شکن
تا نباشي بت پرستي آذري
نعمت الله را اگر يابي خوش است
زانکه دارد معجز پيغمبري