سخن يار بشنو از ياري
تخم نيکي بکار اگر کاري
بد مکن اي عزيز و نيک انديش
تا نيابي جزاي خود خواري
حضرت حق کجا شود راضي
که دل بنده اش بيازاري
ديگران بار تو کشند به دوش
گر کشي بار حضرت باري
گر ببيني جمال او باري
نقش عالم خيال پنداري
جام مي را بگير و خوش مي نوش
گر هوائي به ذوق ما داري
سيد و بنده را به هم بيني
نعمت الله اگر بدست آري