چشم مستت به خواب مي بينم
لعبتي بي نقاب مي بينم
جام گيتي نما گرفته به دست
خوش حبابي پرآب مي بينم
نور چشم است و در نظر دارم
روي او بي حجاب مي بينم
آينه پيش ديده مي آرم
رند مست خراب مي بينم
تو به روز آفتاب بيني و من
روز و شب آفتاب مي بينم
ساغر مي مدام مي نوشم
همه خير و ثواب مي بينم
سيدم از خطا چو معصومم
هر چه بينم صواب مي بينم