ساقي بيار جام مي و دست ما بگير
افتاده ايم بهر خدا دست ما بگير
مائيم و آب ديده و خاک درت مدام
مگذر روان تو از سر ما دست ما بگير
از ما مکن کنار که مائيم در ميان
با ما جفا مجو به وفا دست ما بگير
ما پشت دست بر همه عالم فشانده ايم
آورده ايم رو به شما دست ما بگير
لطفت به بي نوا نظري مي کند مدام
مائيم بي نوا به نوا دست ما بگير
دست نياز نزد تو آورده ايم باز
ما را رها مکن صنما دست ما بگير
چون دستگير جمله افتاده ها توئي
برخيز سيدانه بيا دست ما بگير