يک نظر در چشم مست ما نگر
ذوق ما داري در اين دريا نگر
سر فرو بردي چه بيني؟ سايه اي
آفتاب ار بايدت بالا نگر
چشم ما روشن به نور روي اوست
نور او در ديده بينا نگر
بر در ميخانه مست افتاده ايم
عاشقانه خوش بيا ما را نگر
گنج او جوئي بجو در کنج دل
نقد گنج پادشاه آنجا نگر
هر چه بيني مظهر اسماي اوست
يک بيک مي بين و در اسما نگر
عارفانه سيد مستان ببين
بنده يکتاي بي همتا نگر