شماره ٧٣١: اين سعادت بين که ما را رو نمود

اين سعادت بين که ما را رو نمود
حضرت بي چون بگويم چو نمود
روشن است آئينه گيتي نما
حسن روي او به ما نيکو نمود
در دو آئينه يکي پيدا شده
بي شکي باشد يکي و دو نمود
آفتابي نيم شب بر ما بتافت
نور او در چشم ما مه رو نمود
گه بترکستان به ما بنمود ترک
گه به هندوستان مرا هندو نمود
در محيط بي کران افتاده ايم
عين ما بر عين ما هر سو نمود
ما نظر از سيد خود ديده ايم
هم به نور ديده او او نمود