شماره ٧١٣: آب چشم ما به هر سو مي رود

آب چشم ما به هر سو مي رود
خوش روان از ديده بر رو مي رود
مي رود خاطر به کوي مي فروش
آفرين بر وي که نيکو مي رود
اي که گوئي از در دلبر برو
کي رود دل از درش چو مي رود
در طريق عشق دل چو عاشقان
گه به سينه گه به پهلو مي رود
مي کنم خود را ملامت سالها
عمر اگر يک لحظه بي او مي رود
در هواي زلف او باد صبا
خوش روان گشته به هر کو مي رود
رو مپيچ از نعمت الله زانکه او
رو به راه آورده يک رو مي رود