شماره ٧٠٠: هر که از عشق در طرب نبود

هر که از عشق در طرب نبود
حسبش هيچ با نسب نبود
لطف محبوب را نهايت نيست
طالب آن است که بي طلب نبود
آتش عشق اوست در دل ما
لايق جان بولهب نبود
از کرم ساز عاشقان بنواخت
گر نوازد مرا عجب نبود
لب ساغر مدام مي بوسم
به ازين همدمي و لب نبود
ماه روئي چو ترک شيرازي
در همه مصر و در حلب نبود
سيدي همچو نعمت اللهم
در عجم نيست، در عرب نبود