شماره ٦٩٠: هر چه ما را مي رسد از او بود

هر چه ما را مي رسد از او بود
چون از او باشد همه نيکو بود
ز آفتاب حسن او هر ذره اي
روشنش بنگر که آن مه رو بود
ما به او موجود و او پيدا به ما
خود نباشد هر که او بي او بود
عاقبت معشوق بنمايد جمال
عاشق ار چون ما بجست و جو بود
مي نمايد رشته عالم دو تو
در حقيقت رشته اي يک تو بود
سر توحيد است نيکو ياد دار
هر که داند بنده را آنجو بود
نعمت الله دنيي و عقبي گرفت
اين و آن بي نعمت الله چو بود