شماره ٦٢٣: خاکساران که گوئيا گردند

خاکساران که گوئيا گردند
کي توانند گرد ما گردند
عاشقاني که عشق مي بازند
پيش معشوق جان فدا کردند
مي خمخانه حدوث و قدم
باده نوشان به جرعه اي خوردند
درد دردش بدست رندان ده
نه به آن زاهدان که بي دردند
گر صدند ار هزار اهل کمال
عاشقانه به عشق او فردند
زندگاني که کشته عشق اند
نزد مردان مرد ما مردند
کرم حضرت خدا و رسول
نعمت الله به ذوق پروردند