شماره ٥٩٢: رند مست از بلا نينديشد

رند مست از بلا نينديشد
از فنا و بقا نينديشد
دردمندي که درد مي نوشد
خوش بود از دوا نينديشد
هر که خمخانه مي خورد به دمي
از مي جام ما نينديشد
عقل را پيش عشق قدري نيست
پادشه از گدا نينديشد
بي نوائي که در عدم گردد
بي وجود از فنا نينديشد
دو سرا را به نيم جو نخرد
بلکه از دو سرا نينديشد
نعمت الله گنج اسما يافت
از عطاي شما نينديشد