شماره ٤٣٠: رند سرمست از جهان خواهيم رفت

رند سرمست از جهان خواهيم رفت
فارغ از نام و نشان خواهيم رفت
رخت خود را با کناري مي کشيم
ناگهاني از ميان خواهيم رفت
تا نگوئي بندگي خواجه مرد
ما بر زنده دلان خواهيم رفت
گر خطاب ارجعي آيد به ما
عاشقانه خوش روان خواهيم رفت
عارفان رفتند از اين عالم بسي
ما دگر چون عارفان خواهيم رفت
جان ما دل زنده از جانان بود
زنده دل تا ملک جان خواهيم رفت
از ازل رندانه سرمست آمديم
نزد سيد همچنان خواهيم رفت