شماره ٤٠٥: هرچه امروز حاصل ما نيست

هرچه امروز حاصل ما نيست
طلب آن مکن که فردا نيست
گر در اينجا نديده اي او را
رؤيت او ترا درآنجا نيست
حق به حق بين که ما چنين ديديم
ديده اي کان نديد بينا نيست
وانکه حق را به خويشتن بيند
ديده اش برکمال گويا نيست
هرکه گويد که حق بخود ديدم
اين سعادت ورا مهيا نيست
گرچه آب است قطره و دريا
قطره در وصف همچو دريا نيست
نعمت الله نور ديده ماست
چشم هرکو نديد بينا نيست