شماره ٣٧٤: در دل ما غير دلبر هست نيست

در دل ما غير دلبر هست نيست
هيچ از اين خمخانه خوشتر هست نيست
مجلس عشق است و ما مست خراب
جاي مخمور اي برادر هست نيست
بر سر دار فنا بنشسته ايم
اين چنين سردار و سرور هست نيست
عشق سلطان است و ملک دل گرفت
مثل او در بحر و در بر هست نيست
غير آن يکتاي بي همتاي ما
بر سرير هفت کشور هست نيست
اين چنين قول خوش مستانه اي
بازگو در هيچ دفتر هست نيست
سيد ما ساقي سرمست ماست
همچو او ساقي ديگر هست نيست