شماره ٢٧٣: اي که گوئي که ماهتاب آن است

اي که گوئي که ماهتاب آن است
باطنش بين که آفتاب آن است
مي عشقش به ذوق مي نوشم
نزد رندان ما شراب آن است
هرخيالي که نقش مي بندد
درخيالي خيال خواب آن است
اي که گوئي مرا حجاب نماند
غلطي کرده اي حجاب آن است
گر بپرسند آب حيوان چيست
بوسه ده برلبش جواب آن است
عقل اول که هست ام کتاب
گربخواني خوشي کتاب آن است
نعمت الله خدا به ما بخشيد
نعمت خوب بي حساب آن است