شماره ٢٥٠: ختم رسل که سيد اولاد آدم است

ختم رسل که سيد اولاد آدم است
آخر بود به صورت ومعني مقدم است
جام جهان نما به کف آور بنوش مي
جامي چنين که ديد که هم جام و هم جم است
هر صورتي در آينه اسمي نموده اند
خوش صورتي که معني آن اسم اعظم است
آب حيات از نفس ما بود روان
باما مدام ساغر پرباده همدم است
هرگز نکرده ايم گدائي ز هيچ کس
الا زحضرتي که خداوند عالم است
مائيم آن فقير که سلطان گداي ماست
آري به فقر سلطنت ما مسلم است
شادم از آن سبب که غم عشق مي خورم
هرچند سيدم زغم بنده بي غم است