شماره ١٥٨: عشق او سلطان ملک جان ماست

عشق او سلطان ملک جان ماست
اين چنين ملک و ملک جانان ماست
پادشاه هفت کشور اي عزيز
نزد اين سلطان درويشان گداست
با وجود او که را باشد وجود
ور توگوئي هست آن عين خطاست
رند سرمستيم وبا ساقي حريف
همچو ما رندي در اين عالم نخاست
درد درد عشق او نوشيده ايم
درد درد عشق او ما را دواست
مجلس عشق است وما سرمست او
شاهد ميخانه درفرمان ماست
نعمت الله در همه عالم يکي است
لاجرم او سيد هر دو سراست