شماره ١١٣: دردمندانه بيا ما را طلب

دردمندانه بيا ما را طلب
درد دل جانا ز بودردا طلب
در چنين درياي بي پايان درآ
عين ما را هم به عين ما طلب
طالب و مطلوب را با هم نگر
جاي آن بيجاي ما هر جا طلب
چشم ما روشن به نور روي اوست
نور او در ديده بينا طلب
هرکجا کنجي است گنجي در وي است
گنج اسما در همه اشيا طلب
عارفانه دامن هر يک بگير
حضرت يکتاي بي همتا طلب
در خرابات مغان مستانه رو
نعمت الله را در آنجا واطلب