شماره ٨٠: با تو گويم که چيست جام شراب

با تو گويم که چيست جام شراب
به مثل نزد ما چو آب و حباب
خوش بيا سوي ما در اين دريا
عين ما را به عين ما درياب
موج و دريا يکي است تا داني
نظري کن به چشم ما در آب
صورت و معني اي که مي نگرم
سبب است و مسبب اسباب
هرکه گويد که غير او ديدم
ديده نقش خيال او درخواب
آفتاب است وماه گويندش
نورمهر است و نام او مهتاب
نعمت الله خدا به من بخشيد
يافتم خوش عطائي از وهاب