شماره ٧٧: به هويت چو اوست با اسما

به هويت چو اوست با اسما
آن هويت طلب کن از اشيا
از هويت خبر اگر داري
به هويت خدا بود با ما
گرچه آب روان بود در جو
بخور آبي وليکن از دريا
دامن خود بگير و خوش بنشين
تا بکي مي روي توجا از جا
با تو مقصد تو است هم خانه
در بدر مي روي کجا و چرا
از خودي بگذر و خدا راجو
چند باشي مقيد من و ما
همچو سيد از اين و آن بگذر
تا بيابي مراد هر دو سرا