شماره ٥١: مخزن گنج جمله اسما ما

مخزن گنج جمله اسما ما
نور چشم تمام اشيا ما
غرق بحريم و آب مي جوئيم
قطره و موج و جو و دريا ما
رند مستيم و عاشق و معشوق
به همه اسمها مسما ما
ما نه مائيم و ما همه اوئيم
اثري چون نماند با ما ما
جام گيتي نما بما بنمود
دو جهان ديده ايم يکتا ما
همه روشن به نور او باشد
تا نگوئي مگر که تنها ما
رو نهاديم بر در سيد
باز گشتيم سوي مآوا ما