شماره ٤٥: هرچه مي گويند مي گوئيم ما

هرچه مي گويند مي گوئيم ما
وانچه مي جويند مي جوئيم ما
ما به بوي زلف سنبل بوي او
مو به مو زلف بتان بوئيم ما
جام مي آب حياتي خوش بود
خرقه خود را به آن شوئيم ما
ما و او با هم يگانه گشته ايم
بي دوئي ما و تو اوئيم ما
عين دريائيم و دريا عين ماست
عين ما از عين ما جوئيم ما
نيست ما را ابتدا وانتها
تا ابد خود را به خود پوئيم ما
سيدم آئينه گيتي نماست
با چنين آئينه يک روئيم ما