شماره ٩: رند مستي جو دمي با او برآ

رند مستي جو دمي با او برآ
از در ميخانه ما خوش درآ
مجلس ما را غنيمت مي شمر
زانکه اينجا خوشتر از هر دو سرا
جام مي بستان و مستانه بنوش
قول ما مي گو سرودي مي سرا
خوش خراباتي و خم مي سبيل
ما چنين مست و تو مخموري چرا
آب چشم ما روان بر روي ماست
باز مي گويند با هم ماجرا
ماه من امشب برآمد خوش خوشي
تو بيا تا روز امشب خوش برآ
نعمت دنيي و عقبي آن تو
نعمت الله از همه عالم مرا