شماره ٥: همه عالم ترا و او ما را

همه عالم ترا و او ما را
طلب او کن و بجو ما را
سرزلفش به دست ما افتاد
مي نمايند مو به مو ما را
غرق بحريم تا نپنداري
تشنه جوياي آب جو ما را
ما خراباتيان سرمستيم
هرچه خواهي برو بگو ما را
ديده تو شود به ما روشن
گربه بيني به نور او ما را
همه از خم وحدتش مستيم
جام مي آن تو سبو ما را
نعمت الله رند سرمست است
مي کشد باز سو به سوما را