اندر عزت عقل

عزت عقل هست سوي روان
نزد روشن ضمير پاک روان
در اضافت سوي زمانه لطيف
به اضافت به سوي عقل کثيف
اول و آخر و عزيز و ذليل
علوي و سفلي و قبيح و جميل
غرض امر و دايه آدم
عرض نفس و جوهر عالم
هم وراي مراتب اسمي
هم پذيراي صورت جسمي
ذات او گشته مستدير از نفس
جنبش او اثرپذير از نفس
مايه و پايه مدارج اسم
علت و آلت مراتب جسم
اين همه عقل را مسلم گشت
آسمان عقل و روح سلم گشت