رباعي

از بس گره و پيچ که زلف تو نمود،
آمد شدن شانه در آن مشکل بود
در حل دقايق ارچه ره مي پيمود،
از مشکل زلف شانه مويي نگشود
چو نيل خط کشيدندش به آواز
بخواند اين بيت را بر شاه شهناز
روزي که فلک حسن ترا نيل کشيد
چشم بد روزگار را ميل کشيد
چو بر ابرو کمانش وسمه بنهاد
مغني بر کمانچه ساز مي داد: