با آنکه تو راست سد ره منزل
با قدر تو منزلي است نازل
عالم همه حق توست و هر چيز
کان حق تو نيست هست باطل
آنجا که براق عزم رانده
افتاده خر مسيح در گل
دين تو به قوت نبوت
ذات تو به معجز دلايل
برکنده ز جاي کفر خيبر
افکنده به چاه سحر بابل
آن بحر حقيقي که آن را
نه غور پديد شد نه ساحل
در ملک تو صد چو مصر جامع
در کوي تو صد چو نيل سايل
در ملک قلوب مشرکان رمح
از کد يمين توست عامل
ماهي است رخت که نيستش نقص
سروي است قدت که نيستش ظل