شماره ١٥٠

اي تاج سر همه افاضل
اي لطف تو روح را سکينه
هستت ملکي ملک صفاتي
در طبع عدوت جز سگي نه
اي قبله مقبلان در تو
حاجت نه به مکه و مدينه
شد کعبه فاضلان جنابت
صيت تو رسد به هر مدينه
در حجره تو که باد معمور
باشد همه چيزها بدي نه
کرديم نشاط بر بساطت
خوش بود مرا نشاط دينه
روزي کندت خداي روزي
از عالم غيب صد خزينه
تا تو به کرم بر اهل معني
آنها همه را کني هزينه
فضل و هنر و علوم هستند
از قدر تو مايه کمينه
درياي محيط بخششت راست
بسيار فزوني و کمي نه
در خاطر توست گنج معني
وز فضل تو را بسي دفينه