شماره ١٣٩

اي ز حياي گوهر پاک تو
غرق عرق زاده بحر عدن
دولت طفل تو که خواهد دمد
تا ابدش بوي لبان از دهن
روز نخستين که ز مادر بزاد
دايه لطف و کرم ذوالمنن
ساختش از اطلس گردون قماط
داد ز پستان سعادت لبن
روح امنيش ز سر سدره گفت
انبة الله نباتا حسن
باد قرين تن و جانش مقيم
ورد سحرگاه اويس قرن
دور تو با دور فلک متصل
عهد تو با عهد ابد مقترن