شماره ١١٢

قوي بزرگ و سرافراز و سرخ رو ناگه
به آرزوي تو برخاستم ز مسکن خويش
چو در جناب تو آمد شدم دراز کشيد
برفت آب و هوس کم شد و ندامت پيش
روا مدار کنون باز پس روم ز درت
به خود فرو شده گريان و سرفکنده به پيش