نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
گلستان سعدي
/
باب پنجم - در عشق و جواني
/
حکايت (١)
حکايت (١)
حسن ميمندي را گفتند: سلطان محمود چندين بنده صاحب جمال دارد که هر يکي بديع جهاني اند چگونه افتاده است که با هيچ يک از ايشان ميل و محبتي ندارد چنانکه با اياز، که زيادت حسني ندارد. گفت: هرچه در دل فرود آيد در ديده نکو نمايد
هر که سلطان مريد او باشد
گر همه بد کند نکو باشد
وآنکه را پادشه بيندازد
سش از خيل خانه ننوازد
کسي بديده انکار اگر نگاه کند
نشان صورت يوسف دهد بناخوبي
وگر بچشم ارادت نگه کني در ديو
فرشته ايت نمايد بچشم کروبي
درباره نوسخن