نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
گلستان سعدي
/
باب دوم - در اخلاق درويشان
/
حکايت (٣٣)
حکايت (٣٣)
يکي از پادشاهان عابدي را پرسيد: که اوقات عزيزت چگونه مي گذرد؟ گفت: همه شب در مناجات و سحر در دعاي حاجات و همه روز در بند اخراجات.
ملک را مضمون اشارت عابد معلوم گشت. فرمود تا وجه کفاف او معين دارند تا بار عيال از دل او برخيزد
اي گرفتار پاي بند عيال!
ديگر آسودگي مبند خيال
غم فرزند و نان و جامه و قوت
بازت آرد سير در ملکوت
همه روز اتفاق ميسازم
که بشب با خداي پردازم
شب چو عقد نماز ميبندم
چه خورد بامداد فرزندم
درباره نوسخن