در مدح شمس الدين حسين علکاني

تمام گشت و مزين شد اين خجسته مکان
به فضل و منت پروردگار عالميان
هميشه صاحب اين منزل مبارک را
تن درست و دل شاد باد و بخت جوان
دو چيز حاصل عمرست نام نيک و ثواب
وزين دو درگذري کل من عليها فان
ز خسروان مقدم چنين که مي شنوم
وفاي عهد نکردست با کس اين دوران
سراي آخرت آباد کن به حسن عمل
که اعتماد بقا را نشايد اين بنيان
بس اعتماد مکن بر دوام دولت و عمر
که دولتي دگرت در پي است جاويدان
زمين دنيا، بستان زرع آخرتست
چو دست مي دهدت تخم دولتي بفشان
بده که با تو بماند جزاي کرده نيک
وگر چنين نکني از تو بازماند هان
بپاش تخم عبادت حبيب من زان پيش
که در زمين وجودت نماند آب روان
حيات زنده غنيمت شمر که باقي عمر
چو برف بر سر کوهست روي در نقصان
ز مال و منصب دنيا جزين نمي ماند
ميان اهل مروت که «ياد باد فلان »
کليد گنج سعادت، نصيحت سعديست
اگر قبول کني گوي بردي از ميدان
به نوبتند ملوک اندرين سپنج سراي
خداي عزوجل راست ملک بي پايان