در ستايش اتابک سعدبن ابوبکر بن سعدبن زنگي بن مودود

مطرب مجلس بساز زمزمه عود
خادم ايوان بسوز مجمره عود
قرعه همت برآمد آيت رحمت
يار درآمد ز در به طالع مسعود
دوست به دنيا و آخرت نتوان داد
صحبت يوسف به از دراهم معدود
وه که ازو جور و تنديم چه خوش آيد
چون حرکات اياز بر دل محمود
روز گلستان و نوبهار چه خسبي
خيز مگر پر کنيم دامن مقصود
باغ مزين چو بارگاه سليمان
مرغ سحر برکشيده نغمه داود
راوي روشندل از عبارت سعدي
ريخته در بزم شاه لؤلؤي منضود
وارث ملک عجم اتابک اعظم
سعد ابوبکر سعد زنگي مودود