گل من کجايي (شور)

آهنگ: روح الله خالقي

بند اول

آن دم که باتو باشم
محنت و غم سرآيد
و آن شب که بي تو باشم
جانم ز تن برآيد
پيش تو سر نهادم
اي فتنه دل و جان
تا از بلاي عشقت
ما را چه بر سر آيد
گل من کجايي؟
تا به کي همچو گل بي وفايي
بيا وز رفيقان جدا شو
کاتشم بر جگر زد جدايي

بند دوم

دارد شکايت اي گل
دل بي نهايت از تو
اما به لب نيارم
هرگز شکايت از تو
افتد ز پرده بيرون
راز نهفته آخر
دل پر شکايت از غم
لب پرحکايت از تو
گل من کجايي کجايي
تا به کي همچو گل بي وفايي
بيا وز رفيقان جدا شو
کاتشم بر جگر زد جدايي