مست از شراب (دستگاه همايون)

آهنگ: مهندس همايون خرم

مست از شراب نوشين
جانا بيا و بنشين
يک شب به محفل من
اي شادي دل من
دور از لب خندان تو
ميگريم از هجران تو
اشک غم و دامان من
دست من و دامان تو
در آتشم، واي، واي
چه ميکشم واي، واي
روشنگر ويرانه ام کو؟
شمعم ولي پروانه ام کو
در سينه سوزد دل بي قرارم
صبري که خواهي ندارم، ندارم
در صبح اميد ما، تويي تو
افسونگر دلها، تويي تو
عشق من و آرام جانم
تنها تويي تنها تويي تو
دور از لب خندان تو
ميگريم از هجران تو
اشک غم و دامان من
دست من و دامان تو