در قناعت

يارب بده مرا به دل نعمتي که بود
خرسندي حقيقت و پاکيزه توشه اي
امني و صحتي و پسنديده طاعتي
ناني و حرفه اي و نشستن به گوشه اي
سرخس از جور بي آبي و آبي
دريغا روي دارد در خرابي
ز بي آبي خلاصش دادي اما
خداوندا خلاصش ده ز آبي