در عذر تقصير نرفتن پيش ممدوح

گر بنده به خدمتت نيامد
زو منت بي شمار مي دار
ور يک دو سه روز کرد تقصير
در خدمت تو عبث مپندار
زيرا که تو کعبه جلالي
نتوان سوي کعبه رفت بسيار
آ زاده گر کريم نيابد ورا چه عجب
گر زي خسيس طبع گرايد به اضطرار
سوي سگان گرايد از بهر قوت را
شيري که گور و غرم نيابد به مرغزار