در هجو شخصي که به علي مهتاب مشهور بود

طبع مهتاب را دو خاصيت است
که ببندد بدان و بگشايد
به يکي جان چو جور بخراشد
به دگر دل چو عدل بزدايد
ماهتابيست اين علي مهتاب
که اخس الخواص مي زايد
سيب انصاف را ببندد رنگ
قصب عهد را بفرسايد
گل آزادگي نکرده فزون
در زکام جفا بيفزايد
مد درياي مکرمت نکند
تا به جوي ثنا برون نايد
باز در جزر مي کند تاثير
تا چو آب و گلشن بيالايد
اين چنين ماهتاب داني چه
گازر حادثات را شايد
تا گرش در حساب کون و فساد
کز شش و هفت جام دربايد
به ذراع فجي به دست قضا
ناگهان بر فناش پيمايد