اي ملک پادشه شده ثابت قدم به تو
            بر امر و نهي تو قدمش را ثبات باد
         
        
            در ذمت ملوک جهان دين طاعتت
            واجب تر از اداي صيام و صلات باد
         
        
            واندر زمين مملکت از حرص خدمتت
            مردم گياه رسته به جاي نبات باد
         
        
            نعال بارگاه ترا گرد دستگاه
            بر جاي نعل و ميخ هلال و بنات باد
         
        
            در استخوان هرکه ز مهر تو مغز نيست
            از پاي مال خاک رميم و رفات باد
         
        
            بس بر جگر چو جان به لب آيد ز تشنگيش
            آب ار رود ز نايژه حادثات باد
         
        
            از آبهاي دشمن تو اشک روشنست
            رخساره چو نيلش ازو چون فرات باد
         
        
            هر باد عارضه که به عرضت گذر کند
            با نامه شفا و نسيم نجات باد
         
        
            اي پادشا سکندر ثاني و خضر تو
            اين شربت مبارکت آب حيات باد