نگارا بر سر عهد و وفا باش
در آيين نکوعهدي چو ما باش
چنانک از ما جدايي ماه رويا
زهرچ آن جز وفا بايد جدا باش
مرا خصمست در عشق تو بسيار
نينديشم تو بر حال رضا باش
چو با جانم غم تو آشنا شد
مکن بيگانگي و آشنا باش
نگارينا ترا باشم همه عمر
خداوندي کن و يک دم مرا باش