يا وصل ترا عنايتي بايد
يا هجر ترا نهايتي بايد
صد سوره هجر مي فرو خواني
در شان وصال آيتي بايد
دل عمر به عشق مي دهد رشوت
آخر ز تو در حمايتي بايد
بوسي ندهي وگر طمع دارم
گويي به بها ولايتي بايد
الحق به از اين بها به نتوان جست
در هر کاري کفايتي بايد
آخر ز تو در جهان پس از عمري
جز جور و جفا حکايتي بايد
وانگه ز منت چه عيب مي جويي
جز مهر و وفا شکايتي بايد
در خون مني چرا نينديشي
کين دل شده را جنايتي بايد