جانا دهان تنگت صد تنگ شکر ارزد
اندام سيم رنگت خروارها زر ارزد
هرچند دلربايي زلفت به جان خريدم
کاواز مرغ جانان شاخ صنوبر ارزد
با عاشقان کويت لافي زنيم گه گه
آن دل کجاست ما را کاندوه دلبر ارزد
از عشق روي خوبت آب آورم ز ديده
کشت بهشت خرم کاريز کوثر ارزد
گوييد ملک سنجر از قاف تا به قافست
بوسي از آن لب تر صد ملک سنجر ارزد