شماره ٨٧: هر کرا با تو کار درگيرد

هر کرا با تو کار درگيرد
بهره از روزگار برگيرد
به سخن لب ز هم چو بگشايي
همه روي زمين شکر گيرد
چون زند غمزه چشم غمازت
دو جهان را به يک نظر گيرد
چشم تو آهويي است بس نادر
که همه صيد شير نر گيرد