شماره ٣٠: مهرت به دل و به جان دريغست

مهرت به دل و به جان دريغست
عشق تو به اين و آن دريغست
وصل تو بدان جهان توان يافت
کان ملک بدين جهان دريغست
کس را کمر وفا مفرماي
کان طرف بهر ميان دريغست
با کس به مگوي نام تو چيست
کان نام به هر زبان دريغست
قدر چو تويي زمين چه داند
کان قدر به آسمان دريغست
در کوي وفاي تو به انصاف
يک دل به هزار جان دريغست